آموزش عربی برای گردشگری معهد الضاد لتعليم العربية للناطقين بغيرها في ايران A.L.I-Arabic Language Institute in Iran آموزش آکادمیک ، علمی و روشمند زبان بهره مند از اساتيد خبره و كار آزموده  برگزارى دوره ها در کوتاه ترین زمان با نتایج درخشان انضباط آموزشى و ادارى و كيفيت بالاى آموزشی برگزار كننده دوره هاى متنوع، منظم و مستمر  بهره مند از متد، شيوه نامه و كتب انحصاری لغه الضاد ، قواعدالضاد و معجم الضاد

واژه های جدید – بخش ۵

كَلِمَات جَديدة ۵

در این پست بخش پنجم واژه ها را به شما معرفی مى کنیم لطفا ابتدا داستان را مطالعه كرده و در انتهای داستان از واژه نامه استفاده موثر نماييد. تصاوير واژه ها را، در ذهن خود ببينيد و الفاظ آن را تكرار كرده و با هر كدام حداقل دو جمله كوتاه،ساده و كاربردي بسازيد و در نهايت داستان را چند بار با مشاهده تصاوير در ذهن، بخوانيد.

والتَقَطَ بَعدَ ذلکَ کِیساً مِنَ اللّآلیِ، کانَ قَد خَبَّأَهُ بَینَ القَصَبِ، وَ وَضَعَهُ عَلَی کَتِفِهِ، واختَفَی عَنِ الأَنظارِ.

بَعدَ فَترَةٍ مِنَ الزّمَنِ، أَرسَلَتِ الاُمُّ بَیاضَ  الثَّلجِ وَ حُمْرَةَ الوَردِ إلی البَلدَةِ، لِتَشْتَرِیا لَها إِبرًا وخُیوطًا. فَقادَتهما خُطاهُما إِلی ساحَةٍ مِنَ الأَرضِ الجَرداءِ، نُثِرَتْ علیها الصُّحورُ الضَّخمَةُ. وَ هُناکَ رأتا طائِرًا کَبیرًا یُحَوِّمُ فَوقَ بُقعَةٍ مِن تِلْکَ الأَرْضِ. ثُمَّ انْقَضَّ فَجْأَةً، فَسَمِعَتِ البِنتانِ صَرَخاتٍ تَستَدِرُّ الشَّفَقَةَ.

فانْدَفَعَتا إِلَی الأَمامِ و رَأَتا، والرُّعْبُ یَمْلَأُ قَلْبَیْهِما،عُقابًا ضَخْمَةً قَدْ أَمْسَکَتِ القَزَمَ بِمَخالِبِها، و أَوشَکَتْ أَنْ تَطیِرَ بِهِ. فَأَمْسَکَتْ بَیاضُ الثَّلْجِ و حُمْرَةُ الوَرْدِ بِذَیلِ السُترَةِ القَزَمِ بِکُلِّ قُواهما. و راحَتا تَشُدّانِ بِقُوَّةٍ و عُنفٍ، حَتَّی تَرَکَتِ العُقابُ القَزَمَ بِکُلِّ قُواهُما. و راحَتا تَشُدّانِ بِقُوَّةٍ وَ عُنْفٍ ، حَتَّی تَرَکَتِ العُقابُ القَزَمَ، و طارَتْ.

واژه معنی
إلتَقَطَ برداشت
اللآلئ مرواريد ها
كانَ قَدْ خَبَّأَهُ آن را پنهان كرده بود
القَصَب نى
وَضَعَهُ آن را قرار داد
على كَتِفِهِ بر روي شانه اش
إختَفى ناپديد شد
أرسَلَتْ فرستاد
البلدَة روستا
لِتَشْتَريا تا بخرند
إبَر سوزن ها
خُيوط نخ ها
فَقادَتْهُما خُطاهُما گام هايشان آن دو را هدايت كرد
الأرض الجَرداء زمين بى آب و علف
نُثِرَتْ پراكنده بود
رَأتا ديدند
طائر كَبير پرنده اى بزرگ
كانَ يُحوّمُ دائما چرخ مى زد
بُقعة تكه اى از زمين
إنْقَضَّ هجوم برد
فَجأة ناگهان
صرخات فريادهايى
تَستَدرّ الشَفقة دل را به رحم مى آورد
انْدَفَعَتا شتافتند
الرُّعْب دلهره
یَمْلَأُ پر می کند
ضَخْمَة بزرگ
أَمْسَکَت بِمَخالِبِها  با چنگال هایش گرفت
أَوشَکَتْ أَنْ تَطیِرَ بِه نزدیک بود آن را به پرواز در آورد.
ذَیل السُترَة لبه پایین کت
بِکُلِّ قُواهما با همه توانشان
راحَتا تَشُدّان شروع به کشیدن کردند
عُنْف زور
طارَتْ‏ پرواز کرد

برای مرور لغت های قبل می توانید کلیک کنید. كَلِمَات جَديدة ۴

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *